«نماینده»؛ محمد نبی حبیبی*/ انتخابات مجلس دهم برگزار شد و مهمترین امتیاز این انتخابات حضور گسترده مردم بود ضمن اینکه باید بدین نکته هم اشاره کرد که در انتخابات ۷ اسفند، علاوه بر گستردگی حضور مردم، به ادعای شیطانی تقلب در انتخابات ۸۸ نیز پاسخ داده شد. اگر یک نگاه ساده به نتیجه انتخابات بهخصوص در تهران داشته باشیم، به راحتی به این نتیجه خواهیم رسید که مردم در این انتخابات و انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ نشان دادند که به مجموعه نظام در ارتباط با انتخابات اعتماد دارند.
در سال ۸۸ یک ادعای مغرضانه مبنی بر تقلب گسترده در انتخابات مطرح شد که اگر آن ادعا درست میبود و مردم در سال ۸۸ واقعاً به این نتیجه رسیده بودند که انتخابات با مهندسیهایی از قبل روبهرو شده، دیگر چه دلیلی برای حضور در پای صندوقهای رأی داشتند؟
نگارنده بر این باور است انتخابات مجلس دهم مانند ریاستجمهوری سال ۹۲، نَه بزرگ به مدعیان تقلب در انتخابات سال ۸۸ بود. رقابت در این انتخابات نسبت به رقابت انتخاباتی در مجلس نهم فشردهتر و جدیتر بود؛ از این رو اصلاحطلبان با توجه به محاسباتی که در سال ۹۰ ارائه کردند، نامزد کمی را معرفی کردند اما این بار با معرفی نامزدهای خود، طرفدارانشان نیز پای صندوقها آمدند. خط قرمز ما در این انتخابات، در انتخابات قبلی و در انتخابات آتی، انحراف و فتنه بوده و است بنابراین اصولگرایان این دو خط قرمز را در همان روزهای اول تبلیغات اعلام کردند.
پیرامون آرایش سیاسی مجلس دهم نیز باید به این نکته پرداخت «همه افراد بر اساس تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرا، وارد مجلس نشدند و عدهای هم واقعاً مستقل شناخته میشوند»؛ عدهای هم طرفدار دولتاند اما با اصلاحطلبان هماهنگی دارند به همین جهت پیشبینی نگارنده این سطور درباره ترکیب فراکسیونها در مجلس آینده براین اساس است که دو فراکسیون شاخص اصولگرایان و اصلاحطلبان تشکیل خواهد شد و از سوی دیگر در مقطع کنونی هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان در حال تلاش هستند تا از میان مستقلین یارگیری کنند.
حامیان دولت نیز بعید میدانم به سمت تشکیل یک فراکسیون جدا بروند چراکه در دوره برگزاری انتخابات بهخصوص در پایتخت، هماهنگی میان اعتدالیون و اصلاحطلبان زیاد اعمال شده بود اما با این حال معلوم نیست کسانی که همراه با اصلاحطلبان و با حمایت دولت، ادعای شرکت در انتخابات را کردند، میثاقشان تا آخر باقی بماند.
نکته دیگر پیرامون مجلس دهم، انتخاب رئیس است. در این باره هم به نظر می رسد برخی از اصلاحطلبان و برخی از دولتیها بین «عارف و لاریجانی»، لاریجانی را ترجیح میدهند و برخی دیگر هم عارف را.
نگارنده از بین اسامی که برای ریاست مجلس شورای اسلامی مطرح شدهاند، ضمن احترام برای همه، احتمال اینکه آقای لاریجانی ریاست مجلس را با رأی نمایندگان مجلس برعهده بگیرد، بیشتر از گزینههای ديگر میدانم البته باید تصریح کرد «شرایط موجود در نزدیکی و یکدستی اصولگرایان برای حمایت از لاریجانی تأثیرگذار است.» به عبارتی اگر مجلس با غلبه کامل اصولگریان تشکیل میشد، نقطه نظرات متفاوت پیرامون رئیس مطرح میشد و افراد روی اِعمال نظر خود، اصرار و تأکید میکردند. اما در مقطع کنونی برای انتخاب رئیس مجلس دهم پیشبینی نمیکنم برخی از اصولگریان منتقد لاریجانی، به دلیل روحیه انتقادی، به عارف رأی دهند.
لاریجانی فرد واجد شرطی برای تصدی ریاست مجلس دهم است و در دورههای گذشته که ریاست مجلس را برعهده داشت، کارنامه مثبتی داشته است و بنابراین پیشبینی میکنم آقای لاریجانی مسئولیت ریاست مجلس آینده را همچنان برعهده خواهد داشت.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی
نظر شما